کنکور


به نام خداوندی که خداییش نقصان نپذیرد


سال‌ها بود که تو آسمون شب دنبال هیچ ستاره ای نبودم. آدم‌ها معمولا وقتی سرشار از امید و پاکترین آرزوها می شن، تو آسمون دنبال پرامید ترین ستاره می گردن.

و امشب بعد از سالها سرشارم از عمیق ترین آرزوها برای نور هر دو دیده که میره تا فردا روز خوبی بسازه واسه خودش.


Dr.Danesh .. ۰ نظر ۰ لایک

غم مقدس

درست در اوجِ اوجِ شادمانی غمی بر دل می نشیند . غمی نه جانکاه بلکه غمی عمیق. 
اما این غم از کجاست؟ برای چیست؟ 
تو را گرامی میدارم ای غم جان افزا !
گرامی میدارمت ای غم مقدس
ای الهی تر از هر نوع شادی !
ای نور خداوند
ای پیامبر !
گرامی میدارمت که به یادم می آوری برای چه نفس می کشم و به کجا باید بروم.
ای گرامی چون عشق
ای خود عشق که هوشمندانه لباس غم به تن کردی!
Dr.Danesh .. ۰ نظر ۰ لایک

عشق

|به نام خدا|


عشق یعنی من می دونم میلیاردها موی صاف و فر تو دنیا هست که از موی فر من قشنگتره و خیلی ها میگن موی صاف بیشتر بهم میاد ، اما من به هیچ وجه حاضر نیستم موهامو دائما صاف کنم .

و اما چنین چیزی در مسئله ای به نام ازدواج در حال حاضر دنیای واقعی ما می تونم بگم نیست . البته از آنجایی که هر چیزی ممکن است در دنیا دیده بشود، می توان با اغماض گفت که ممکن است باشد . من بدبین شده ام؟ خیر . من واقع بین شده ام! که البته این واقعیت تلخ را هزار بار از آن رویاهای رنگینم بیشتر دوست میدارم . تصور یک دروغ واقعا عذاب آور است . هرچند پذیرفتن واقعیت نیز دردناک است.

بگذریم! آنچه اکنون هست، تنها بستن روتین قراردادیست که آدمها از قبل می بستند و حالا هم می بندند. و مثل هر قرارداد دیگری می خواهند برنده باشند . می خواهند جنس خوب بردارند. جنسی که زیبا باشد . فقط مال من باشد. در تصرف من باشد. این شغل را داشته باشد چون اگر آن شغل را داشته باشد ، فرصت تروخشک کردنم را ندارد. یا آن شغل را داشته باشد که یا پولش خوب است یا پزش بیشتر است. آیا دلتان نمی خواهد این دنیای بی عشق را استفراغ کنید ؟ آیا دلتان نمی خواهد کلا بی خیال این قرارداد مسخره که هیچ تضمینی وجود ندارد که آدمی که معامله اش می کنید شما را واقعا دوست داشته باشد یا تظاهر به دوست داشتنتان بکند، بشوید؟ آیا شرافت مندانه تر نیست؟

عمیقا بیزارم بیزارم از دنیایی که منفعت محور تمام انتخاب هایش است. حتی در انتخاب دوست ، این گرامی ترین و مقدس ترین .

و این حقیقت قلبم را سخت می فشرد و نفس در سینه میگیرد وقتی فکر می کنم ممکن است هیچگاه صید عشق نشوم !


[+]

هشیار کسی باید کز عشق بپرهیزد

وین طبع که من دارم با عقل نیامیزد

آن کس که دلی دارد آراسته ی معنی

گر هر دو جهان باشد در پای یکی ریزد


[+]

ز عقل اندیشه ها زاید که مردم را بفرساید

گرت آسودگی باید برو عاشق شو ای عاقل

Dr.Danesh .. ۱ نظر ۰ لایک

زن


من فکر می کنم زنان قدرتمند از زنان زیبا ، زیباترند.

.

.

Dr.Danesh .. ۰ نظر ۰ لایک

هوالعزیز


اگر تو در این دنیای پست نبودی،می بوسیدمش میگذاشتمش کنار این سماط دون پرور را !


+ انتقامم را از دنیای پست خواهم گرفت آنگاه که مهربانی ببخشم و هیچ آدمی را پست و بی ارزش نکنم.هر چند ما آدم‌ها آیینه ی یکدیگریم. پست کردن دیگری در واقع تماشای پستی خودمان در آیینه ی اوست .

و تمام عزت و ذلت نزد توست . 

Dr.Danesh .. ۰ نظر ۰ لایک

شیشه یک بود و به چشمش دو نمود

| به نام خدایی که ما را بدون برچسب آفرید |


گفت تو سعی می کنی راجع به دین خودتو سنگدل نشون بدی ! 

گفتم یعنی چی؟

گفت نمی ذاری این چیزا بهت نفوذ کنه.

گفتم آره.بعضی چیزا  حاشیه ست .


***

بعضی چیزا واقعا  حاشیه هستن در عین حال که انتظار داریم اصل اصل باشن. مثلا دین .

دین اگر قرار است ما را در ناممان زندانی کند و عینک خودبرتربینی به چشم ما بزند، چه به حق نزدیکند آنان که بی دینند.

شما فکر می کنید ممکن نیست اغلب آداب دینداری و بسیاری از سنتها را بشر به نام خدا آفریده باشد؟ آیا می پذیرید که آن باری که آسمانها و زمین از پذیرفتنش سرباز زدند و انسان آنرا پذیرفت، اینقدر ساده و ابتدایی و سبک باشد؟ آیا می پذیرید که در این پیچیدگی خلقت، موضوع مورد بحث ما تفاوت نمازها و وضوهایمان باشد؟ و خداوند را این ناشناخته ی تمام تاریخ را کسی بدانیم که در ازای اطاعت به ما انواع نعمتها و خوشی ها را هدیه می کند؟  

Dr.Danesh .. ۰ نظر ۰ لایک

قطعا بهار بهترین فصل سال است

| به نام آرام دلها |




آن چیست که در بهار نبالد و نشکوفد؟ بهار اگر معجزه نیست پس چیست؟ و خداوند؛ آن یگانه ی روان آفرین بهترین روانکاو و بهترین درمانگر اگر نیست، پس کیست؟

آن هنگام که لباس سبز چمن به تن خاک می کند و فرمان بیدارباش به درختان می دهد و درختان خمیازه کشان از خواب ناز بیدار می شوند و با چشم های نازک خواب آلود به خورشید که گویی دوباره ظهور کرده است نگاه می کنند و لبخندهای سبزشان را پدیدار می سازند. و آسمان ؛ این خیال انگیزترین جزء خلقت را کران تا به کران آبی می کند و ابرهای شاد را در آن می گرداند.آنگاه نه فقط من که همه ی اجزای خلقت دیوانه می شوند.

عقابها مغرورانه و سرمست ، آزاد و رها، سیالانه در آسمان پرواز می کنند و در سر من شوق یک پرنده شدن بیداد می کند. دستهایم را باز می کنم همچون بال های یک عقاب . باد می وزد .هنوز تنم سنگینی می کند .نمی شود پرید!

آیا حق ندارم هم چون درختها و پرستوها و گنجشک ها و عقابها و ابرهای دیوانه دیوانه بشوم و بار دیگر زنده شوم به دم مسیحایی یار؟ آیا رواست که من هنوز آن آدم قبلی باشم؟ آیا رواست که درمان درمانگرم را به شکست مبدل کنم؟ آیا رواست که دیوانه نشوم؟ آیا اصلا می شود که دیوانه نشوم؟می شود که آدم بهاری نشود؟ می شود دوباره متولد نشود؟ نمی شود. ز اختیار بیرون است. 

بار دیگر در 25 سالگی متولد خواهم شد. اینبار خودم خودم را به دنیا خواهم آورد. متفاوت تر از هربارداری دیگر و حساس تر از هر زایمان دیگر.. که هر روز زایمانی ست که پایان نیابد ! این بار دختری را به دنیا خواهم آورد که سرش چون آسمان خالی و پرنقش است و دلش چون چشمه ی کوهساران جوشان.


[+]

در این بهار تازه که گلها شکفته اند

لبخند عشق زن که شکوفا ببینمت

منشین گران و جامه سبک ساز و رقص کن

رقصی چنان که آفت دلها ببینمت

.. مفتون امینی ..

Dr.Danesh .. ۱ نظر ۰ لایک

سطح آلفا

ماه سوم استاجری ، استاجر بخش روانپزشکی بودیم. تو ویزیت صبح بیماری رو دیدیم که پسر جوونی بود که به علت پرخاشگری و تهدید خانواده به قتل بستری شده بود. می گفت من قبلا می تونستم ذهنم رو از سطح گاما و بتا به سطح آلفا بیارم اما حالا نمی تونم !

این حرف برام اصلا قابل درک نبود اما حالا خوب خوب می فهمم که چی می گفت ؛ وقتی که امواج پراکنده ی ذهنم به هیچ وجه مجموع نمی شوند ! من هم دیگر نمی توانم به سطح آلفا برسم.


[+] ذهن ناآرام باعث میشه شما یه قایقرانی باشید که تو دریای سرگردونی گم شده و موج از پی موج و طوفان از پی طوفان می آید و گمتر و گم تر می شوید ! واسه پیدا کردن راه کتاب دستان شفابخش رو انتخاب کردم ولی چندان ازش راضی نیستم .

حقیقتا ما حق نداریم گم بشویم در حالیکه هر چیزی می تواند دروغ و غیرحقیقی باشد ؟ آیا ما حق نداریم گم بشویم وقتی نمی دانیم مقصد کجاست؟

Dr.Danesh .. ۱ نظر ۰ لایک

لعنت به هر چی رفتنه ...



Dr.Danesh .. ۰ نظر ۰ لایک

فقر

در درونم مچاله می شوم وقتی صدای "خاله ، خاله... " پسربچه فقیر که زیر باران دنبالم راه افتاده بود در حالیکه من پاسخی برایش نداشتم  و همانند کوران و کران زیر بارش رحمت خالق گذشتم و کاری برایش نکردم ، را  در ذهنم مرور می کنم.

نفرین بر فقر ، این پیچیده ترین و اساسی ترین معضل اجتماعی و نفرین بر منِ ناتوان .



Dr.Danesh .. ۱ نظر ۰ لایک
آخرین مطالب
خالی
آمدنم بهر چه بود ؟
ایران
برادر
زندگی
دروغ
از دیروز، برای فردا1-2
از دیروز، برای فردا 1
تو آمدی ز دورها و دورها . . .
الف
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان