تو آمدی ز دورها و دورها . . .

به خیالم آن همه شوق و آن همه لذتی که در تماشای ستاره ها و شهاب هایی که هر شب به آسمانم میفرستادی، زیبایی آن نور و ستاره و شهاب و وسعت آسمان بود اما اکنون پس از سال ها تماشای آنچه فرستادی و پس از سالها بهره بردن از آنچه و آنکه می خواستم و با لطف بر من ارزانی داشتی میفهمم، همه ی آن شور و شوق نه از تماشای ستاره ها بود ‌و نه از داشتن آنچه عطا کردی .. که از خیال دیدار روی تو بود.. از معمابودن تو ای معشوق رخ در نقاب کشیده !

و اکنون از تو می خواهم باز مرا با خیال دل انگیز خویش دیوانه سازی ای شیرینی شعرهای پارس

ای روح شرق  

مرا به نور خویش زنده بدار و از مردگی برهان.

Dr.Danesh ..
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آخرین مطالب
خالی
آمدنم بهر چه بود ؟
ایران
برادر
زندگی
دروغ
از دیروز، برای فردا1-2
از دیروز، برای فردا 1
تو آمدی ز دورها و دورها . . .
الف
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان