چالش پرِ قو

واقعا با خودم چه فکر کرده بودم که همه چیز را رها کرده بودم ؟ چرا باید به خودم اجازه بدهم که یک زنِ نازنازی بشوم که فکر کنم همه ی دنیا باید با من مهربان باشد؟ چرا باید فکر کنم زندگی قرار است آسان و با لذت بگذرد ؟

چرا باید اجازه بدهم که از آن نفیسه ای که ساخته بودم و دوستش داشتم فاصله بگیرم ؟ این فاصله ، اکنون، به منزله شکست است .

[+] بعد از ازدواج آدم با چالش مهر و محبت روبرو میشه. و این چالش کاملا با چالش های دیگر فرق دارد.چالشی نرم و سفید است مثل پرِ قو! شما را در برمیگیرد. به شما می گوید شما ملکه ای هستید که مردی با تمام وجودش مراقب شماست.هرلحظه ، هرجا ! این بسیار احساس خوبیست.. چه چالشی بهتر از این ؟ اما این خطرناک ترین و سخت ترین چالش دنیاست.

چون باید همه ی آن پر قو ها را رها کنید و بیایید دقیقا وسط ریگ و شن و سنگ و خار !! چون شما واقعا ملکه ای نیستید که مردی تمام عمرش را مراقب شما باشد . شما انسانی هستید که در سختی آفریده شده اید . شما انسانی هستید که باری را که آسمان از پذیرفتنش سر باز زد و کوه آنرا نپذیرفت، پذیرفتید !! شما چه زن و چه مرد ، چه متاهل و چه مجرد ، همان انسان جهولید! که اگر بار را زمین بگذارید باخته اید ! هم چون رودی که چون باز ایستد، می میرد.

[+] و مسئله دیگر؛ هیچ انسانی نباید برای هیچ انسان دیگری زندگی کند. هیچ زنی نباید بخاطر هیچ مردی رنگ موهایش را طوری کند که خودش نمی خواهد . هیچ زنی نباید بخاطر مردی چاق یا لاغر بشود . 

هیچ زنی لزوما نباید زیبا باشد . لزوما نباید همیشه خوشحال باشد . لازم نیست اصلا جورِ خاصی باشد! خودش باشد همین. 

 

Dr.Danesh ..
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آخرین مطالب
خالی
آمدنم بهر چه بود ؟
ایران
برادر
زندگی
دروغ
از دیروز، برای فردا1-2
از دیروز، برای فردا 1
تو آمدی ز دورها و دورها . . .
الف
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان