در درونم مچاله می شوم وقتی صدای "خاله ، خاله... " پسربچه فقیر که زیر باران دنبالم راه افتاده بود در حالیکه من پاسخی برایش نداشتم و همانند کوران و کران زیر بارش رحمت خالق گذشتم و کاری برایش نکردم ، را در ذهنم مرور می کنم.
نفرین بر فقر ، این پیچیده ترین و اساسی ترین معضل اجتماعی و نفرین بر منِ ناتوان .